محیط تربیتی، خانه علی
علیهالسلام
اولین محیط تربیتی هر انسان خانه
اوست. خانواده زینب؛ پدر و مادر او نمونههای کامل انسانیت هستند؛ علی(علیهالسلام)
تا زمانی که زنده بود ذرهای غیر از حلال نخورد و برای غذای خود به نان
جو خشکی همراه با شیر اکتفا میکرد. آخرت را بر آسایش و راحتی زندگانی دنیا ترجیح میداد و اگر
در مقابل دو کار الهی قرار میگرفت کار سختتر را انتخاب میکرد. خود
آب از چاه میکشید و هیزم برای آتش میآورد. حضرت علی (علیهالسلام) همیشه خوشرو
و متبسم، متواضع و فروتن بود. بسیار ساده مانند بردگان مینشست
و غذا میخورد. در عبادت بینظیر بود. در هر شبانهروز ای
بسا هزار رکعت نماز میخواند. کانون خانوادهاش سراسر ایثار، محبت و تعاون بود.
همسرش «عبدالله بن جعفر» از نیکان زمان و ثروتمندان آن عصر
بود و در جود و بخشش مشهور به «ابوالمساکین» است. با این حال زینب سلام الله علیها برای
خود هیچ اندوختهای نداشت و با دست خالی به کربلا به اسارت رفت و بازگشت. امام
سجاد(علیهالسلام) فرمود: «زینب سلام الله علیها در زندگانی خود برای آیندهاش
هیچ چیز ذخیره نکرد.»
مادر زینب یعنی فاطمه زهرا (علیهاالسلام) نیز الگوی فضایل و در
تربیت فرزندانش بسیار کوشا بود. تمام کارهای خانه را خود انجام میداد. گندم
آرد میکرد و آرد را خمیر مینمود و نان میپخت و لباس وصله میزد. شبهای
جمعه تا صبح در حالت رکوع و سجده به سر میبرد و جز برای دیگران برای خود هیچ
دعا نمیکرد. در اثر کار زیاد بدنش رنجور شد، تا آنجا که علی(علیهالسلام)
فرمود: در پی آب کشیدن از چاه اثر آن بر سینه زهرا باقی ماند و در اثر آرد
کردن با آسیاب، دستهایش پینه بست و در اثر نظافت و پخت و پز لباسش پیوسته
گردآلود بود. در سخن گفتن از راستگوترین افراد بود.
این خانواده بهترین الگو برای احترام متقابل نسبت
به یکدیگر است، احترام به همسر یکی از اصول زندگی خانه آنهاست، علی(علیهالسلام)
میفرماید: «به خدا قسم من هیچ زمان فاطمه را خشمناک نکردم و او را بر کاری
اجبار ننمودم تا این که از دنیا رحلت کرد و همچنین هیچگاه فاطمه مرا خشمناک
نکرد و از من نافرمانی ننمود و هر وقتبه او نگاه میکردم غمها از وجودم رخت
برمیبست.»
انفاق این خانواده سرمشق زندگی همگان است، زیرا
پناهگاه یتیمان، فقیران و بردگان بوده و از کوچک تا بزرگ ایشان حتی غذای خود
را برای خدا از خویش دریغ میداشتند و به نیازمند میدادند. (آیات 7 تا 11
سوره «هل اتی» بیان کننده روحیه جود و بخشش این خانواده است.)
حضرت زینب علیهاالسلام در خطبههای خود نشان داده که
به معارف قرآن کاملا آشنا بوده است. اگر کسی به آیات قرآن معرفتی جامع نداشته
باشد چگونه میتواند هر آیهای را برای استدلال مخصوص به گونهای که دشمن را
محکوم کند، به کار برد.
فرزندان این خانواده که از جمله آنها «زینب» است،
از مکارم اخلاق این پدر و مادر بهرهها گرفتهاند؛ در دانش، زهد، صبر، عفت،
حضور در صحنههای سیاسی.
از روایات و اخبار استفاده میشود که بخشی از علوم
بانو زینب سلام الله علیها از جانب پروردگار به او افاضه شده بود.
زینب در چنین خانواده و محیطی بزرگ شد. او نزد
بهترین آموزگاران بشریت تربیت یافت.
دانشی از سوی خدا
از روایات و اخبار استفاده میشود
که بخشی از علوم بانو زینب سلام الله علیها از جانب پروردگار به او افاضه شده
بود. امام سجاد(علیهالسلام) در خطابی به عمهاش زینب فرموده است: «انتَ
بِحمداللهِ عالمةٌ غیرَ مُعلمه و فهمه غیرَ مُفهمه»؛ تو بحمدالله دانشمندی
معلم ندیده هستی و دارای درک و فهمی هستی که ذاتی تو است.
او «مفسر قرآن» بوده است و در ایامی که علی (علیهالسلام)
در کوفه حضور داشت این بانوی بزرگ مجلسی در منزل خود داشته و برای زنان تفسیر
قرآن بیان میفرموده است. در یکی از روزها بیان تفسیر «کهیعص» را میفرمود. در آن میان
امیرمؤمنان (علیهالسلام) وارد شد و فرمود: ای نور دیده! شنیدم که تفسیر کهیعص
را برای زنان بیان مینمودی. عرض کرد: بلی فدایت شوم! فرمود: ای نور دیده!
این رمزی است در مصیبتی که پس از این بر شما عترت پیغمبر، وارد میشود پس برخی
از آن مصایب را برایش برشمرد تا جایی که گریه آن مظلومه بلند شد.
در محضر خدا
چنانکه نوشتهاند آن بانوی پاک در
همه عمر هیچگاه نمازهای نافله را
ترک نکرده است. امام سجاد علیهالسلام فرمود: «عمهام زینب در مسیر کوفه تا
شام نمازهای واجب و مستحب را به جا میآورد و در بعضی جاها به علت گرسنگی و
تشنگی زیاد نمازش را نشسته میخواند.»
از آنجا که امام حسین(علیهالسلام)، از عبادتهای
خواهرش زینب کاملا مطلع بود میدانست که او نزد پروردگار خود مقام استجابت دعا
دارد در آخرین وداع به وی میفرماید: «یا اختاهُ لا تَنسینی فِی نافلةِ
اللیل»؛ ای خواهرم! مرا در نمازهای شبت فراموش نکن.
مراتب عرفانی حضرت زینب علیهاالسلام با مقام امامت
چندان فاصلهای ندارد. او مانند مادرش زهرا چنان در عبادت کوشا بود که پاهای
مبارکش متورم شد.
در آیینه زهد
زاهد آن فقیری نیست که به دلیل
ناتوانی خویش دنیا را نخواهد بلکه کسی است که با وجود ثروت و امکانات، به زر و
زیور دنیا دلبسته نباشد. زینب پاک در دامن مادری تربیت شد که پوست گوسفند،
فرش خانهاش بود و پدر بزرگوارش بارها کفش خود را پینه میزد و در زمان خلافت
هرگز دو خورشت یکجا مصرف نکرد.
زنی که نمیخواهد در حماقت و جهل زندگی کند و تسلیم
دنیاپرستان شود، چگونه زیستن را از کجا و چه کسی بیاموزد؟ در این دنیای
پرتلاطم مادی و زرق و برقهای پرجاذبه و فریبنده که ممکن است هر دینداری را
به سوی خود بکشاند آیا راهی برای خود ساختن و صحیح زیستن وجود دارد؟
همسرش «عبدالله بن جعفر» از نیکان زمان و ثروتمندان
آن عصر بود و در جود و بخشش مشهور به «ابوالمساکین» است. با این حال زینب
سلام الله علیها برای خود هیچ اندوختهای نداشت و با دست خالی به
کربلا به اسارت رفت و بازگشت. امام سجاد(علیهالسلام) فرمود: «زینب سلام الله
علیها در زندگانی خود برای آیندهاش هیچ چیز ذخیره نکرد.»
او هجرت و شرکت در حماسه کربلا و اسارت را بر ماندن
در مدینه و زندگی در کنار شوهر و داشتن کنیزان و غلامان ترجیح داد و فریفته
خوشی چند روزه دنیا نشد و نام خود را در کنار امام حسین(علیهالسلام) ثبت کرد،
آگاهی داشتن آن بانو از حوادث کربلا، شهادت برادرش و اسارت خود، بر عظمت این
زهد میافزاید.
|
سلام ممنون که وبلاگ فتنه اخر سرزدید
ازین پس میتوانید با تایپ عبارت فتنه اخر درگوگول اولین نتیجه را وبلاگ ما بیابید
امامده تبادل لینک هم هستیم
یا علی
سلام ممنون که وبلاگ فتنه اخر سرزدید
ازین پس میتوانید با تایپ عبارت فتنه اخر درگوگل اولین نتیجه را وبلاگ ما بیابید
امامده تبادل لینک هم هستیم
یا علی
سلام پویا جان
طیب الله انفاسکم
عجرکم عندالله
خواندمت.
مطالبی خوبی بود.
انشاله بتوانیم این چشمه های نور را الگو خود قرار دهیم.
باش
سلام با پوست جدید جکهای وهابیت بروز هستیم خوشحال میشم سر بزنید
موفقیت شمارا از خداوند منان می خواهم